امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ted

tɛd ted
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    tedded
  • وجه وصفی حال:

    tedding
  • شکل جمع:

    teds

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
ولو کردن، گستردن، پخش کردن، پاشیدن
- Please ted the hay in the field to help it dry faster.
- لطفاً یونجه‌ها را در مزرعه پخش کنید تا سریع‌تر خشک شود.
- The farmer tedded the soil before sowing seeds.
- کشاورز قبل‌از کاشت بذر خاک را پاشید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ted

  1. noun A tough youth of 1950's and 1960's wearing Edwardian style clothes
    Synonyms: teddy boy

ارجاع به لغت ted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ted

لغات نزدیک ted

پیشنهاد بهبود معانی