امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Teddy Bear

ˈtedi ˌbeər ˈtedibeə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    teddy bears

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کودکانه عروسک خرس پشمالو، خرسک، خرس تدی، خرس عروسکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They found a lost teddy bear in the park.
- آن‌ها یک خرس عروسکی گم‌شده را در پارک پیدا کردند.
- He gifted her a fluffy teddy bear for her birthday.
- برای تولدش یک خرسک نرم به او هدیه داد.
- The little girl hugged her teddy bear tightly.
- دختربچه خرس عروسکی خود را محکم در آغوش گرفت.
- He found his old teddy bear in the attic.
- او خرس تدی قدیمی خود را در اتاق زیرشیروانی پیدا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت teddy bear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teddy bear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/teddy-bear

لغات نزدیک teddy bear

پیشنهاد بهبود معانی