امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tee

    tiː tiː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adverb
    tee, حرف T ، هر چیزی بشکل T ، (در بازی گلف) گوه زیر توپ،توپ را روی گوه قراردادن
    حرف T ، هر چیزی بشکل T ، (در بازی گلف) گوه زیر توپ،توپ را روی گوه قراردادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Their lack of consideration teed me off.
    - بی‌ملاحظگی آن‌ها مرا عصبانی کرد.
    - It suits me to a tee.
    - کاملاً برایم مناسب است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tee

    1. noun Support holding a football on end and above the ground preparatory to the kickoff
      Synonyms: football tee
    2. verb Place on a tee
      Synonyms: tee-up
    3. noun The starting place for each hole on a golf course
      Synonyms: teeing ground
    4. noun A short peg put into the ground to hold a golf ball off the ground
      Synonyms: golf tee

    Phrasal verbs

    • tee off

      شروع کردن، آغاز کردن

    Idioms

    • to a tee

      کاملاً، مو‌به‌مو، صد‌در‌صد

    ارجاع به لغت tee

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tee

    لغات نزدیک tee

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی