امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Telex

ˈteleks ˈteleks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
تلکس (دورنویس تلفنی)
noun verb - transitive
تلکس زدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد telex

  1. noun A character printer connected to a telegraph that operates like a typewriter
    Synonyms: teletypewriter, teleprinter, teletype machine, telex machine

ارجاع به لغت telex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «telex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/telex

لغات نزدیک telex

پیشنهاد بهبود معانی