امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tenant

ˈtenənt ˈtenənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    tenanted
  • شکل سوم:

    tenanted
  • سوم‌شخص مفرد:

    tenants
  • وجه وصفی حال:

    tenanting
  • شکل جمع:

    tenants

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive countable C2
کرایه‌نشین، مستأجر، اجاره‌دار، اجاره کردن، متصرف بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tenant

  1. noun person who leases a place
    Synonyms: addressee, boarder, dweller, holder, householder, indweller, inhabitant, leaseholder, lessee, lodger, occupant, occupier, possessor, renter, rent payer, resident, roomer
    Antonyms: landlord

ارجاع به لغت tenant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tenant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tenant

لغات نزدیک tenant

پیشنهاد بهبود معانی