معنی textbook به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtekstbʊk ˈtekstbʊk

معنی و نمونه‌جمله

noun countable

کتاب درسی، کتاب اصلی در یک موضوع، رساله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- a textbook example of the evils of bureaucracy

- مثال درس‌نامه‌ای مضار دیوان‌سالاری

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد textbook

noun text

Synonyms: assigned text, class book, course book, primer, reader, required reading, schoolbook, workbook

ارجاع به لغت textbook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «textbook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/textbook

لغات نزدیک textbook

- text hand
- text message
- textbook
- textile
- textual

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی