شکل جمع:
thoseتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به عبارت دیگر
همین که گفتم، همین که هست، دیگر حرفی ندارم
(عامیانه) 1- (در ساختارهای منفی) آنقدرها هم نه، نه آن مقدار
2- و چیزهای مشابه، و غیره
بعلاوه، اضافهبر آن، رویهمرفته، علاوهبر آن، هم، همچنین
علیرغم آن...، برخلاف آن...
that's a horse of a different color
آن موضوع اصلاً متفاوت است (اصلاً با این موضوع رابطه ندارد)
همین است و بس
غصهی کار شده را نباید خورد
cross that bridge when you come to it
«چو فردا شود، فکر فردا کنیم» (نگران چیزی که هنوز اتفاق نیفتاده است، نباش)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «that» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/that