معنی there is no time like the present به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کار امروز را به فردا نینداز (انجام کار در زمان حال و نسپردن آن به زمانی دیگر).

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- There is no time like the present. You need to finish your project and you have the time to finish it now.

- کار امروز را به فردا نینداز. تو باید پروژه خود را به پایان برسانی و تو الان وقت داری که آن را تمام کنی.

- There is no time like the present, let's meet today.

- کار امروز را به فردا نینداز، بیا امروز ملاقات کنیم.

- You know there's no time like the present to confess your love to your partner.

- تو می‌دانی که حالا بهترین زمان است که عشق خود را به شریک زندگی خود اذعان کنی.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد there is no time like the present

idiom Said to encourage someone to take action immediately instead of waiting.

Synonyms: shake a leg

Antonyms: don't hurry, waste time

ارجاع به لغت there is no time like the present

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «there is no time like the present» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/there is no time like the present

لغات نزدیک there is no time like the present

- there is no such thing as a free lunch
- there is no telling
- there is no time like the present
- there is not enough room to swing a cat
- there is not much fear of

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی