امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thereabout

ˈðeərəbaʊt ˈðeərəbaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
در آن حدود، در همان نزدیکی، تقریباً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thereabout

  1. adverb about there
    Synonyms: almost, approximately, around, close at hand, in the neighborhood, in the vicinity, just about, near, nearby, nearly, roughly

ارجاع به لغت thereabout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thereabout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thereabout

لغات نزدیک thereabout

پیشنهاد بهبود معانی