امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thermistor

θɝːˈmɪstɚ θɜːˈmɪstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
مقاومت گرمایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
رزیستور برقی، آلت مقاوم در مقابل برق
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thermistor

  1. noun A semiconductor device made of materials whose resistance varies as a function of temperature; can be used to compensate for temperature variation in other components of a circuit
    Synonyms: thermal resistor

ارجاع به لغت thermistor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thermistor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thermistor

لغات نزدیک thermistor

پیشنهاد بهبود معانی