امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Third Party

    ˈθɜːrdˈpɑːrti θɜːdˈpɑːti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      third parties

    معنی و نمونه‌جمله

    noun phrase adjective
    شخص ثالث

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - third-party insurance
    - بیمه‌ی شخص ثالث
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد third party

    1. noun group other than principals
      Synonyms: arbiter, arbitrator, mediator, minor party, third force, unbiased observer

    ارجاع به لغت third party

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «third party» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/third-party

    لغات نزدیک third party

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی