امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thirty

ˈθɜːrti ˈθɜːti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    thirties

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun A2
سی، عدد سی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Thirty days hath September.
- سپتامبر سی روز دارد.
- Thirty is my lucky number.
- عدد سی برای من آمد دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thirty

  1. noun The cardinal number that is the product of ten and three
    Synonyms: 30, xxx
  2. adjective Being ten more than twenty
    Synonyms: 30, xxx

Collocations

  • the thirties

    سال‌های 1930 (از 1930 تا 1939)، سال‌های 1830، دهه‌ی سی

ارجاع به لغت thirty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thirty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thirty

لغات نزدیک thirty

پیشنهاد بهبود معانی