Though
ðoʊ
ðəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
توضیحات
حالت عامیانه‌ی این واژه tho است.
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
conjunction
B1
به‌هرحال، باوجودآن، به‌هرجهت، اگرچه، گرچه، هرچند بااینکه، باوجوداینکه، ولو، ولی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- گر چه پیرم تو شبی سخت در آغوشم گیر
- با آنکه اتومبیل نو است تلق‌تلق می‌کند.
- گرچه هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد، آن‌ها برنده شدند.
- اما خوب آواز می‌خواند.
مترادف و متضاد though
-
adverb howeverSynonyms: after all, all the same, for all that, howbeit, nevertheless, nonetheless, notwithstanding, still, still and all, withal, yet
-
conjunction whileSynonyms: albeit, allowing, although, but, despite, despite the fact, even if, even supposing, even though, granted, howbeit, if, much as, notwithstanding, when, whereas
ارجاع به لغت though
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «though» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/though
لغات نزدیک though
- - thoth
- - thou
- - though
- - thought
- - thought out