امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thousand

ˈθaʊznd ˈθaʊznd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    thousands

توضیحات

همچنین در حالت جمع می‌توان از thousand به‌ جای thousands استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural A2
(عدد) هزار، ۱۰۰۰

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- one thousand rials
- یک هزار ریال
- The hotel room cost a thousand dollars per night.
- هزینه‌ی اتاق هتل برای هر شب هزار دلار است.
noun plural
هزاران، تعداد زیاد
- The store had a thousand of the latest smartphones in stock.
- این فروشگاه هزاران گوشی هوشمند جدید را در انبار داشت.
- There are thousands of people waiting in line for the new iPhone.
- هزاران نفر در صف انتظار آیفون جدید هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thousand

  1. adjective Denoting a quantity consisting of 1,000 items or units
    Synonyms: millenary, ten hundred, chiliadal, thousandfold, multitudinous, chiliastic, one-thousand, millenarian, myriad, 1000, numerous, millennial, m, millesimal, k
  2. noun The cardinal number that is the product of 10 and 100
    Synonyms: chiliad, one-thousand, millenary, 1000, m, k, millennial, g, millennium, grand, thou, yard

Idioms

ارجاع به لغت thousand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thousand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thousand

لغات نزدیک thousand

پیشنهاد بهبود معانی