امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Thrall

θrɒːl θrɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
بنده، غلام، بندگی، بنده کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- in the thrall of a bad habit
- تحت نفوذ یک عادت بد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thrall

  1. noun A state of subjugation to an owner or master
    Synonyms: bondage, enslavement, helotry, serfdom, servileness, servility, servitude, slavery, thralldom, villeinage, yoke
  2. noun The state of being under the control of another person
    Synonyms: bondman, bondage, slave, serf, slavery, vassal, captive, esne, servitude, subject, thralldom, thraldom

ارجاع به لغت thrall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thrall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thrall

لغات نزدیک thrall

پیشنهاد بهبود معانی