معنی three-phase به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

برق سه‌فاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The three-phase generator was able to supply electricity to multiple buildings during a power outage.

- ژنراتور سه‌فاز توانسته بود برق چندین ساختمان را در زمان قطع برق تأمین کند.

- The new factory has a modern three-phase electrical system that ensures a consistent and reliable power supply.

- کارخانه‌ی جدید دارای یک سیستم الکتریکی سه‌فاز مدرن است که منبع تغذیه‌ی ثابت و قابل اعتماد را فراهم می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت three-phase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «three-phase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/three-phase

لغات نزدیک three-phase

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند