امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Time-honored

ˈtaɪmˌɑːnərd ˈtaɪmˌɒnəd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: time-honoured


معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
دیرینه، ریشه‌دار، دیرپا، باسابقه (سنت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The time-honored tradition of carving pumpkins on Halloween brings joy to families every year.
- سنت دیرینه‌ی حکاکی کدو تنبل در جشن هالووین هر ساله باعث شادی خانواده‌ها می‌شود.
- The time-honoured art of calligraphy requires patience and precision.
- هنر ریشه‌دار خوشنویسی نیازمند صبر و دقت است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد time-honored

  1. adjective traditional
    Synonyms: accustomed, ancestral, classic, classical, conventional, customary, fixed, folk, historic, long-established, old, popular, regular, rooted, standard, taken for granted, universal, usual, vintage, widespread

ارجاع به لغت time-honored

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «time-honored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/time-honored

لغات نزدیک time-honored

پیشنهاد بهبود معانی