امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Timorous

    ˈtɪmərəs ˈtɪmərəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    بزدل، ترسو، جبون، کم‌جرئت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a timorous, incompetent man
    - مرد کم‌جرئت و بی‌عرضه
    - She spoke in a timorous tone.
    - با لحنی حاکی از ترس صحبت می‌کرد.
    - He is timorous of change.
    - او از تغییر واهمه دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد timorous

    1. adjective Timid by nature or revealing timidity
      Synonyms: fearful, timid, afraid, apprehensive, faint, fainthearted, hesitant, meek, shrinking, shuddering, shy, tentative, tremulous, unassertive, trepid

    ارجاع به لغت timorous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «timorous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/timorous

    لغات نزدیک timorous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند