امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tine

taɪn taɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

شاخ فرعی، دندانه، نوک شاخه یا سیخ، چنگک خیش، از دست دادن، گم کردن، بافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tine

  1. noun
    Synonyms: branch, fork, point, prong, spike

ارجاع به لغت tine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tine

لغات نزدیک tine

پیشنهاد بهبود معانی