معنی tip over به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

tɪpˈ oʊvər tɪp ˈəʊvə

آخرین به‌روزرسانی: ۳۱ خرداد ۱۴۰۳

گذشته‌ی ساده:
tipped over
شکل سوم:
tipped over
سوم‌شخص مفرد:
tipping over
وجه وصفی حال:
tips over

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

واژگون شدن، افتادن، برعکس شدن، چپ شدن، کله‌پا شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Be careful not to tip over the glass of water!

- مراقب باشید لیوان آب نیفتد!

- The strong gust of wind caused the tree to tip over.

- وزش شدید باد باعث افتادن درخت شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت tip over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «tip over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tip-over

لغات نزدیک tip over

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی