ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Tipster

ˈtɪpstər ˈtɪpstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    فروشنده اسرار و اطلاعات محرمانه، خبرچی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tipster

  1. noun One who gives incriminating information about others
    Synonyms: informer, snitch, squealer, informant, tattler, tattletale, rat, fink, nark, tout, snitcher, pigeon, stoolie, stool pigeon

ارجاع به لغت tipster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tipster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tipster

لغات نزدیک tipster

پیشنهاد بهبود معانی