امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tirelessly

    ˈtaɪrləsli ˈtaɪələsli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    به‌طور خستگی‌ناپذیر، به‌طور بی‌وقفه، نستوهانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - He worked tirelessly to earn money for the family.
    - او برای کسب درآمد برای خانواده به‌طور خستگی‌ناپذیر کار می‌کرد.
    - He is a journalist who has tirelessly covered the war for three years.
    - او روزنامه‌نگاری است که به مدت سه سال به‌طور بی‌وقفه و نستوهانه جنگ را پوشش داده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tirelessly

    1. adverb With indefatigable energy
      Synonyms: indefatigably, inexhaustibly

    لغات هم‌خانواده tirelessly

    ارجاع به لغت tirelessly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tirelessly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tirelessly

    لغات نزدیک tirelessly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند