ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Titanium

taɪˈteɪniəm taɪˈteɪniəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد titanium

  1. noun A light strong grey lustrous corrosion-resistant metallic element used in strong lightweight alloys (as for airplane parts); the main sources are rutile and ilmenite
    Synonyms: ti, atomic number 22

ارجاع به لغت titanium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «titanium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/titanium

لغات نزدیک titanium

پیشنهاد بهبود معانی