امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Titillate

ˈtɪtəleɪt ˈtɪtəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
قلقلک دادن، قلقلک شدن، (مجازاً) به‌طور لذت‌بخشی تحریک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد titillate

  1. verb excite, stimulate
    Synonyms: amuse, arouse, entertain, grab, grapple, hook, interest, palpate, provoke, switch on, tantalize, tease, thrill, tickle, tickle pink, turn on
    Antonyms: disenchant, repulse, turn off

ارجاع به لغت titillate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «titillate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/titillate

لغات نزدیک titillate

پیشنهاد بهبود معانی