امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tizzy

ˈtɪzi ˈtɪzi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
(عامیانه) هیاهو (به‌ویژه هیاهو درباره‌ی چیز کم‌اهمیت)، سروصدای بیجا، غوغای پوچ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tizzy

  1. noun A condition of excited distress
    Synonyms: fume, snit, state, dither, sweat, pother, swivet, fuss, flap

ارجاع به لغت tizzy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tizzy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tizzy

لغات نزدیک tizzy

پیشنهاد بهبود معانی