امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

To Go

tə ɡoʊ tʊ ɡəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): to-go

همچنین می‌توان از صفت take-out به‌جای to-go استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom A1
انگلیسی آمریکایی بیرون‌بر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I want a shish-kebab to go.
- یک چلوکباب برای بیرون‌بر کردن می‌خواهم.
- Can we order our meals to go? I'm in a rush.
- آیا می‌توانیم غذایمان را بیرون‌بر سفارش دهیم؟ من عجله دارم.
adjective
بیرون‌بر
- I ordered a to-go pizza from the restaurant as I was in a hurry.
- چون عجله داشتم از رستوران پیتزای بیرون‌بر سفارش دادم.
- The to-go option was perfect for me as I needed to catch a flight soon.
- گزینه‌ی بیرون‌بر برای من عالی بود؛ زیرا باید به‌زودی به پرواز می‌رسیدم.
idiomatic phrase
باقی‌ ماندن، انجام‌نشده بودن، ماندن
- One page finished, three to go.
- یک صفحه تمام شد؛ سه صفحه‌ی دیگر مانده است.
- There are ten minutes to go before halftime.
- ده دقیقه تا پایان نیمه باقی مانده است.
پیشنهاد بهبود معانی

Collocations

Idioms

  • go off half-cocked (or to go off at half cock)

    1- (سلاح آتشین) پیش از هنگام دلخواه در رفتن (یا آتش شدن) 2- ناسنجیده عمل کردن یا سخن گفتن

  • to go ape

    1- دیوانه شدن 2- هیجان‌زده شدن

  • to go to grass

    1- چریدن، به چرا رفتن 2- باز نشسته شدن 3- تباه شدن

  • way to go!

    احسنت!، آفرین!، دمت گرم!

ارجاع به لغت to go

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «to go» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/to-go-2

لغات نزدیک to go

پیشنهاد بهبود معانی