امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Toggle

ˈtɑːɡl ˈtɒɡl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    toggled
  • شکل سوم:

    toggled
  • سوم‌شخص مفرد:

    toggles
  • وجه وصفی حال:

    toggling
  • شکل جمع:

    toggles

معنی‌ها

noun countable
ضامن، میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر، میله عرضی انتهای زنجیر یا بند برای پیچاندن و کنترل آن، میله‌ی کوچکی از چوب یا پلاستیک که برای بستن چیزی از سوراخ یا حلقه استفاده می‌شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - transitive verb - intransitive
روشن و خاموش کردن یک ویژگی در رایانه با فشار دادن همان دکمه یا کلید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toggle

  1. noun A hinged switch that can assume either of two positions
    Synonyms: toggle switch, on-off-switch, on/off switch

Collocations

  • toggle bolt

    پیچ زانویی، پیچ گیرانداز

ارجاع به لغت toggle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toggle

لغات نزدیک toggle

پیشنهاد بهبود معانی