امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Toils

American: ˌtɔɪlz British: toɪlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

دام، تله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toils

  1. noun Productive work (especially physical work done for wages)
    Synonyms: labors, drudgeries, occupations
    Antonyms: funs, pastimes, entertainments
  2. verb Work hard
    Synonyms: labors, works, digs, struggles, strains, snares, grinds, plugs, plods, sweats, overworks, knells, battles
    Antonyms: neglects, lazes, idles
  3. noun Exhausting labor or effort.
    Synonyms: works

ارجاع به لغت toils

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toils» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toils

لغات نزدیک toils

پیشنهاد بهبود معانی