معنی tollgate به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtoʊlɡeɪt ˈtəʊlɡeɪt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

عوارضی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The tollgate marked the entrance to the highway.

- عوارضی ورودی بزرگ‌راه را مشخص کرده بود.

- I forgot my wallet, so I couldn't pay the toll at the tollgate.

- کیف پولم را فراموش کردم، به همین دلیل نتوانستم عوارضی را پرداخت کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tollgate

noun A gate or bar across a toll bridge or toll road which is lifted when the toll is paid

Synonyms: tollbar

ارجاع به لغت tollgate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «tollgate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tollgate

لغات نزدیک tollgate

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند