امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tomcat

ˈtɑːmkæt ˈtɒmkæt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
گربه نر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tomcat

  1. noun Male cat
    Synonyms: tom, male cat, tommy, boar cat

ارجاع به لغت tomcat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tomcat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tomcat

لغات نزدیک tomcat

پیشنهاد بهبود معانی