امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tonsil

ˈtɑːnslz ˈtɒnsl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کالبدشناسی لوزه (توده‌ی بافتی نرمی که در بخش پشتی گلو درون حلق قرار دارد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The doctor examined my tonsils and noticed they were swollen.
- پزشک لوزه‌هایم را معاینه کرد و متوجه شد که متورم شده‌اند.
- Tonsillitis is a common condition that causes inflammation of the tonsils.
- تونسیلیت بیماری شایعی است که باعث التهاب لوزه‌ها می‌شود.
- The man needs an operation to remove his tonsils.
- این مرد برای برداشتن لوزه‌هایش به عمل جراحی نیاز دارد.
noun countable
کالبدشناسی هر بافت لوزه‌شکل، بادامک (هر یک از توده‌های مختلف بافت لنفاوی (مانند آدنوئیدها) که شبیه به لوزه‌ها هستند)
- Adenoids are a type of tonsil located in the back of the nasal cavity.
- آدنوئیدها نوعی لوزه هستند که در پشت حفره‌ی بینی قرار دارد.
- Adenoids are similar in shape to tonsils and can also become enlarged or infected.
- آدنوئیدها از نظر شکل شبیه به لوزه‌ها هستند و همچنین می‌توانند متورم یا عفونی شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tonsil

  1. noun Either of two masses of lymphatic tissue one on each side of the oral pharynx
    Synonyms: palatine-tonsil, faucial-tonsil, tonsilla

ارجاع به لغت tonsil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tonsil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tonsil

لغات نزدیک tonsil

پیشنهاد بهبود معانی