امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tony

    ˈtoʊni ˈtəʊni
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از toney به‌ جای tony استفاده کرد.

    معنی‌ها

    adjective
    (عامیانه - به‌طور معمول کنایه‌آمیز) شیک، مجلل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun plural
    اسم خاص مذکر
    noun plural
    (آمریکا) جایزه‌ی تونی (که هرساله به بهترین بازیگران و کارگردانان و غیره‌ی تئاتر داده می‌شود)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tony

    1. adjective Being or in accordance with the current fashion
      Synonyms: a la mode, chic, dashing, fashionable, mod, modish, posh, smart, stylish, swank, swanky, trig, classy, in, sharp, snappy, swish, trendy, with-it

    ارجاع به لغت tony

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tony

    لغات نزدیک tony

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار