امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Top-notch

    ˈtɑpˈnɑtʃ ˈtɒpˈnɒtʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: topnotch

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective informal
    درجه‌یک، عالی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a top-notch hotel
    - هتل درجه‌یک
    - The topnotch quality of the product made it stand out from its competitors.
    - کیفیت عالی این محصول باعث شده تا از رقبای خود متمایز باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد top-notch

    1. adjective first-rate
      Synonyms: A-1, ace, blue-chip, choice, excellent, fine, first-class, first-string, five-star, highest quality, in a class all by itself, prime, sound, superior, supreme, tiptop, top-level, uppermost, very best, very good

    ارجاع به لغت top-notch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «top-notch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/top-notch

    لغات نزدیک top-notch

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی