امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Topical

    ˈtɑːpɪkl ˈtɒpɪkl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    موضوعی، با‌مناسبت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The poems should be arranged topically not chronologically.
    - آن اشعار باید برحسب موضوع و نه برحسب تاریخ مرتب شوند.
    - topical allusions in literature
    - اشارات مربوط به مطالب مورد بحث روز در ادبیات
    پزشکی موضعی، محلی
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی
    - topical anesthesia
    - بی‌حسی موضعی
    - topical remedy
    - درمان موضعی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد topical

    1. adjective current
      Synonyms: contemporary, modern, newsworthy, nominal, popular, subjective, thematic, up-to-date
      Antonyms: irrelevant, old, past
    2. adjective restricted, local
      Synonyms: confined, insular, limited, parochial, particular, regional, sectional
      Antonyms: general, unrestricted

    ارجاع به لغت topical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «topical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/topical

    لغات نزدیک topical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی