امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Topminnow

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    رجوع شود به: livebearer

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    رجوع شود به: killifish
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد topminnow

    1. noun Small usually brightly-colored viviparous surface-feeding fishes of fresh or brackish warm waters; often used in mosquito control
      Synonyms: poeciliid fish, poeciliid, live-bearer
    2. noun Freshwater fish of Central America having a long swordlike tail; popular aquarium fish
      Synonyms: swordtail, helleri, Xyphophorus helleri

    ارجاع به لغت topminnow

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «topminnow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/topminnow

    لغات نزدیک topminnow

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی