امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Torrid

ˈtɔː- / / ˈtɑː- ˈtɒrɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
حاره، زیاد گرم، حاد، سوزاننده، سوزان، محترق، بسیار مشتاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the torrid heat of the desert
- گرمای سوزان صحرا
- torrid love letters
- نامه‌های آتشین عاشقانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد torrid

  1. adjective very hot
    Synonyms: arid, austral, blazing, blistering, boiling, broiling, burning, dried, dry, fiery, heated, parched, parching, red-hot, scalding, scorched, scorching, sizzling, stifling, sultry, sweltering, tropic, tropical
    Antonyms: arctic, cold, freezing
  2. adjective sensuous
    Synonyms: ardent, blazing, burning, erotic, fervent, flaming, hot, hot-blooded, impassioned, intense, passionate, red-hot, sexy, steamy, sultry, white-hot
    Antonyms: cold, cool, frigid, unsensual

ارجاع به لغت torrid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «torrid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/torrid

لغات نزدیک torrid

پیشنهاد بهبود معانی