امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Towering

ˈtaʊərɪŋ ˈtaʊərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    towered
  • شکل سوم:

    towered
  • سوم‌شخص مفرد:

    towers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بلند، سخت، شدید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Nayeb Hossein's towering figure
- هیکل بلند بالای نایب حسین
- towering mountains
- کوه‌های سر‌به‌آسمان‌کشیده
- a towering rage
- خشم شدید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد towering

  1. adjective huge, excessive
    Synonyms: aerial, airy, colossal, elevated, extraordinary, extravagant, extreme, fantastic, gigantic, great, high, immoderate, imperial, imposing, impressive, inordinate, intense, lofty, magnificent, massive, mighty, monumental, outstanding, paramount, preeminent, prodigious, skyscraping, soaring, spiring, stately, stupendous, sublime, superior, supreme, surpassing, tall, towery, transcendent, tremendous, ultimate, undue, unmatchable, unmeasurable
    Antonyms: dwarfed, little, minor, short, small, tiny

ارجاع به لغت towering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «towering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/towering

لغات نزدیک towering

پیشنهاد بهبود معانی