امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Town Hall Meeting

    taʊn hɔl ˈmitɪŋ taʊn hɔːl ˈmiːtɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      town hall meetings

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    جلسه‌ی تالار شهر (نشستی که در آن سیاستمدار یا مقام دولتی به پرسش‌های شهروندان پاسخ می‌دهد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - Attendance at the town hall meeting was lower than anticipated.
    - تعداد افراد شرکت‌کننده در جلسه‌ی تالار شهر کمتر از حد انتظار بود.
    - We attended the town hall meeting to discuss important issues affecting our community.
    - در جلسه‌ی تالار شهر شرکت کردیم تا در مورد مسائل مهمی که جامعه‌ی ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد صحبت کنیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت town hall meeting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «town hall meeting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/town-hall-meeting

    لغات نزدیک town hall meeting

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند