امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Township

ˈtaʊnʃɪp ˈtaʊnʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    townships

معنی

noun
شهرستان، ساکنین قصبه یا شهرستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد township

  1. noun An administrative division of a county
    Synonyms: town, town government, rural community, precinct

ارجاع به لغت township

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «township» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/township

لغات نزدیک township

پیشنهاد بهبود معانی