امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tracing

ˈtreɪsɪŋ ˈtreɪsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
هنر (کشیدن) الگو، طراحی، نقاشی، تصویر (با استفاده از کاغذ کالک)، الگوبرداری، تصویربرداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The artist utilized tracing to capture the fine details of the sculpture.
- این هنرمند از الگوبرداری برای ثبت جزئیات دقیق مجسمه استفاده کرد.
- The teacher asked the students to do a tracing of their favorite animal.
- معلم از دانش‌آموزان خواست تا طراحی حیوان مورد علاقه‌ی خود را انجام دهند.
noun uncountable
ردیابی
- The tracing of the ancient ruins provided valuable insights into the history of the civilization.
- ردیابی ویرانه‌های باستانی، بینش‌های ارزشمندی را در مورد تاریخ تمدن ارائه کرد.
- The detective relied on careful tracing of the suspect's movements to solve the case.
- کارآگاه برای حل این پرونده به ردیابی دقیق حرکات مظنون استناد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tracing

  1. noun A drawing created by superimposing a semitransparent sheet of paper on the original image and copying on it the lines of the original image
    Synonyms: imitation, reproduction, trace, duplicate
  2. verb Follow, discover, or ascertain the course of development of something
    Synonyms: investigating, following, determining, ascertaining
    Antonyms: ignoring
  3. verb To go back over again
    Synonyms: drawing, delineating, copying, retracing, describing, outlining, lining, sketching
  4. verb Pursue or chase relentlessly
    Synonyms: following, seeking, trailing, deciphering, uncovering, tincturing, tracking, hunting, outlining, marking, locating, jotting, hinting, flavoring, evidencing, establishing, dropping, delineating, hounding, dashing

ارجاع به لغت tracing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tracing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tracing

لغات نزدیک tracing

پیشنهاد بهبود معانی