امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Transmittancy

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( transmittal ، transmittance ) انتقال، سرایت، عبور، ارسال، مخابره، پراکنش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت transmittancy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmittancy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transmittancy

لغات نزدیک transmittancy

پیشنهاد بهبود معانی