امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Traumatize

ˈtrɑːmətaɪz ˈtrɔːmətaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: traumatise

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
شوکه کردن، آسیب وارد کردن، آسیب رساندن (روحی و روانی)، دچار تروما کردن، دچار روان‌زخم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The violent scene in the movie traumatized the young child.
- صحنه‌ی خشونت‌آمیز فیلم به کودک خردسال آسیب وارد کرد.
- The sudden death of her pet traumatised her.
- مرگ ناگهانی حیوان خانگی‌اش او را دچار تروما کرد.
verb - transitive
آسیب رساندن، آسیب وارد کردن، صدمه زدن، زخمی کردن (جسمی)
- The car accident traumatized her.
- تصادف رانندگی به او آسیب رساند.
- The war deeply traumatized many soldiers.
- جنگ به بسیاری از سربازان آسیب عمیقی وارد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد traumatize

  1. verb To inflict physical or mental injury or distress on
    Synonyms: shock, traumatise, wound

ارجاع به لغت traumatize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traumatize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/traumatize

لغات نزدیک traumatize

پیشنهاد بهبود معانی