امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Traverse

trəˈvɜːrs ˈtrævɜːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
پیمودن، عرضی، متقاطع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
verb - use participle verb - transitive adjective
خاکریز یا جان پناه، خط متقاطع، اشکال، مانع حائل، در تاشو، حجاب حاجز، عبور جاده، مسیر، معبر، پیمودن، طی کردن، گذشتن از، عبور کردن، قطع کردن
- We walked through the streets we had traversed the night before.
- در خیابان‌هایی که شب قبل از آن‌ها عبور کرده بودیم، راه رفتیم.
- the revolutionary period that the world is traversing now
- دوران انقلابی که اکنون دنیا می‌گذراند
- Since demands traverse each other,we have to make a choice.
- چون خواسته‌ها با هم تضاد دارند، باید گزینش بکنیم.
- an area of research recently traversed by scientists
- زمینه‌ی پژوهشی‌ای که اخیراً مورد بررسی دانشمندان قرار گرفته است
- The barrels of the guns could be traversed with difficulty.
- لوله‌ی توپ‌ها را با اشکال می‌شد چرخاند.
- We watched the cars that were traversing along the road.
- اتومبیل‌هایی را که در راستای جاده حرکت می‌کردند، تماشا کردیم.
- sit on the river's bank and watch the traverse of life
- به لب رود نشین و گذر عمر ببین
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد traverse

  1. verb cross over; travel
    Synonyms: bisect, bridge, cover, crisscross, cross, cut across, decussate, do, go across, go over, intersect, move over, negotiate, pace, pass over, pass through, perambulate, peregrinate, ply, quarter, range, roam, span, track, transverse, travel over, tread, walk, wander
  2. verb resist, contradict
    Synonyms: balk, buck, check, combat, contest, contravene, counter, counteract, cross, deny, disaffirm, dispute, duel, fight, frustrate, gainsay, go against, hinder, impede, impugn, negate, negative, obstruct, oppose, repel, thwart, withstand
    Antonyms: back up, confirm

ارجاع به لغت traverse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traverse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/traverse

لغات نزدیک traverse

پیشنهاد بهبود معانی