امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tray

treɪ treɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    trays

معنی

noun countable B2
سینی، طبق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tray

  1. noun
    Synonyms: plate, platter, salver, waiter, service, board, trencher, coaster, plateau, dumb-waiter, tea-wagon, server

ارجاع به لغت tray

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tray» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tray

لغات نزدیک tray

پیشنهاد بهبود معانی