امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tribune

    ˈtrɪbjuːn ˈtrɪbjuːn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      tribunes

    معنی

    noun
    حامی ملت، سکوب سخنرانی، کرسی یا میز خطابه، منبر، تریبون

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tribune

    1. noun
      Synonyms: areopagite, doomsman, doomster, justiciar, podesta, praetor

    ارجاع به لغت tribune

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tribune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tribune

    لغات نزدیک tribune

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return