معنی triplet به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈtrɪplɪt ˈtrɪplɪt ˈtrɪplɪt

معنی‌ها

noun

سه قلو، سه بخشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

noun

سه‌گانه، سه‌تایی، سه جزئی، سه قلو

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد triplet

noun The cardinal number that is the sum of one and one and one

Synonyms: three, 3, iii, trio, threesome, tierce, leash, troika, triad, trine, trinity, ternary, ternion, tercet, terzetto, trey, deuce-ace
noun A set of three similar things considered as a unit

Synonyms: trio, triad, triple

ارجاع به لغت triplet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «triplet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triplet

لغات نزدیک triplet

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی