امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Trussing

American: ˈtrʌsɪŋ British: ˈtrʌsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
تیرهای خرپا، تیرهای پایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun
(معماری) خرپا آرایی، خرپاها
noun
شمع گذاری، خرپا گذاری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trussing

  1. verb To bind
    Synonyms: constricting, tying
  2. verb Secure with or as if with ropes
    Synonyms: strengthening, binding, bearing

ارجاع به لغت trussing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trussing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trussing

لغات نزدیک trussing

پیشنهاد بهبود معانی