امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Truthful

ˈtruːθfl ˈtruːθfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more truthful
  • صفت عالی:

    most truthful

معنی

adjective
( truthfully ) راستگو، صادق، راست، از روی صدق و صفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truthful

  1. adjective accurate, honest
    Synonyms: believable, candid, correct, exact, factual, faithful, forthright, frank, guileless, ingenuous, just, kosher, legit, like it is, literal, on the level, on the up and up, open, outspoken, plainspoken, precise, real, realistic, reliable, righteous, scrupulous, sincere, square, straight, straightforward, true, true-blue, trustworthy, truth-telling, unfeigned, unreserved, veracious, veritable
    Antonyms: dishonest, hypocritical, inaccurate, lying, untruthful

لغات هم‌خانواده truthful

ارجاع به لغت truthful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truthful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truthful

لغات نزدیک truthful

پیشنهاد بهبود معانی