امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Turbot

ˈtɜːrbət ˈtɜːbɒt / / -bət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جانورشناسی سپر ماهی، ماهی پهن خوراکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد turbot

  1. noun A large brownish European flatfish
    Synonyms: Psetta maxima

ارجاع به لغت turbot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turbot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turbot

لغات نزدیک turbot

پیشنهاد بهبود معانی