امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Turn Turtle

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
واژگون کردن، وارونه کردن، پشت و رو کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد turn turtle

  1. verb turn over
    Synonyms: capsize, keel over, overturn, turn topsy-turvy

ارجاع به لغت turn turtle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turn turtle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/turn-turtle

لغات نزدیک turn turtle

پیشنهاد بهبود معانی